جوان آنلاین: مرد میانسالی که در درگیری پسر جوانش را به قتل رسانده‌بود، به اداره پلیس رفت و خودش را معرفی کرد.
ساعت ۱۸ عصر روز دوشنبه چهاردهم اسفند مرد ۶۰ساله‌ای به نام جهانگیر در تهران به اداره پلیس رفت و اعلام کرد پسرش را در درگیری به قتل رسانده‌است.
مرد میانسال که زخمی بود به مأموران کلانتری ۱۱۳ گفت: «ساعتی قبل با پسر ۳۷ ساله‌ام به نام پژمان درگیر شدم و او با چاقو به من حمله کرد و در جریان درگیری من زخمی شدم و چاقو را از او گرفتم و چند ضربه به او زدم که متوجه شدم به قتل رسیده‌است.»
با ادعای مرد زخمی، مأموران همراه وی به خانه‌اش در خیابان مولوی کوچه قفل‌سازان رفتند. مأموران در اتاق پذیرایی طبقه اول ساختمان مسکونی با جسد پسر جوانی روبه‌رو شدند که با حدود ۱۴ ضربه چاقو به قتل رسیده‌بود.
ورود تیم‌جنایی
بدین ترتیب مأموران پلیس قتل پسر جوان را تلفنی به قاضی امیر‌حسین علیمردان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند و بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
بررسی‌های مأموران نشان داد که مقتول از مدتی قبل با خانواده‌اش اختلاف داشته و هر چند روز یک‌بار با پدر و مادرش درگیر می‌شده و لحظه حادثه هم به مادر و پدرش با چاقو حمله کرده، اما در نهایت خودش به قتل رسیده‌است.
مادر مقتول به مأموران پلیس گفت: «پژمان پسر ناخلفی بود و همیشه من و پدرش را اذیت می‌کرد. او برای اینکه از ما پول بگیرد، حتی ما را کتک می‌زد و ما در خانه آرامش نداشتیم. دخترم که با ما زندگی می‌کند، از ترس گاهی به خانه نمی‌آمد. ساعتی قبل من و شوهرم در خانه بودیم که پژمان وارد خانه شد و خواست به او پول بدهیم. او شروع به داد و فریاد و با چاقو به طرف ما حمله کرد و من هم از ترس از خانه بیرون رفتم تا از همسایه‌ها کمک بگیرم و دقایقی بعد وقتی به خانه برگشتم، دیدم پژمان خونین روی زمین افتاد و شوهرم زخمی شده‌است. شوهرم گفت ایرج را به قتل رسانده و بعد هم تصمیم گرفت و به کلانتری رفت و حادثه را خبر داد.»
قصد قتل نداشتم
مرد میانسال هم گفت: «ایرج همیشه ما را آزار و اذیت می‌کرد. او از دوستان و بستگان پول می‌گرفت و گاهی هم نزول می‌کرد و وقتی کم می‌آورد به سراغ ما می‌آمد و می‌خواست مشکل مالی‌اش را ما جبران کنیم. اوایل به او کمک می‌کردیم، اما دیگر توان کمک به او را نداشتیم و به همین دلیل او با ما درگیر می‌شد و ما را کتک می‌زد. شب قبل با چاقو به طرف من و همسرم و دخترم حمله کرد و می‌خواست ما را بکشد و حتی در اتاق خواب را شکست، اما از همسایه‌ها درخواست کمک کردیم و آن‌ها میانجیگری کردند و پژمان هم از خانه بیرون رفت. او آبروی ما را برده‌بود و دردسرهایش ادامه داشت و حتی امروز دخترم از ترس به خانه نیامد و در محل کارش مانده‌بود. ساعتی قبل دوباره به خانه آمد و از ما پول خواست. وقتی فهمید پولی نداریم از آشپزخانه چاقویی برداشت و به طرف من و مادرش حمله کرد. همسرم از ترس از خانه بیرون رفت تا از همسایه‌ها کمک بخواهد. او به سوی من آمد و حتی ضرباتی هم به من زد و مرا زخمی کرد، اما در ادامه درگیری من چاقو را از دستش گرفتم و آنقدر عصبانی بودم که نفهمیدم چطور به او ضربه زدم. وقتی به خودم آمدم، دیدم پسرم فوت کرده‌است و تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم.»
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مرد میانسال به اتهام قتل پسرش بازداشت و برای درمان به بیمارستان منتقل شد.
